حكايت عينك ريبن و دمپایي ابري آباداني ها سالهاست كه ورد زبون خيلي ها شده ، البته اين از محاسنات جنگه كه فرهنگ برو بچه هاي آبادانو به دورترين نقاط ايران برده .
واسه همين اگه رفتي نزديكاي مرز پاكستان و ديدي كه آقا پسراي اون منطقه سمبوسه بدست و دمپایي ابري به پا دارن توي خيابونا قدم ميزنن زياد قيافت مثل علامت سئول نشه .
حالا ديگه همه ميدونن كه اگر یه نفرو اون ور خيابون ديدن كه موهاش فوكلي و يه پيراهن كنز پوشيده عينك ريبني به چشماش زده ، بدون اينكه لازم باشه آزمايش خون بده ُ گروه خونيش ال –اف .
خیلي زود به طرفش ميرن كه يه جورایي سر صحبتو با اون باز كنن آخه اونا شيرين زبونترین لاف زناي دنيا هستند. ميگن دروغگو دشمن خداست ولي اگه كفر نباشه لاف اونا نه تنها اونارو دشمن خدا نميكنه بلكه كلي با خداي خودشون رفيقند انگار خدا يه جورایي از لاف اونا دلگير نميشه آخه خدا ميدونه كه اونا چرا لاف ميزننه.
چهارشنبه هفته پيش دزد نابكار زد به ماشينم و از اون همه وسايل داخل ماشين يك راست رفته بود سراغ عينكم كه روي اون آرم ريبن خودنمایی ميكرد . انگاري وقتي اونو به چشماش زده لاف اومده سراغشو همه اون چيزایي كه تو ماشين بوده رو بي ارزش و ريز ديده . اينم از محاسنات عينك ريبن كه آدما وقتي اونو استفاده ميكنن همه چيز دنيا توچشماشون بي ارزش مياد. البته اگه اصل باشه .
واسه همين بود كه گوشي تلفنو ورداشتمو شماره حمید و كه از بچه هاي دوستداشتنی ذالفقاري گرفتم اونو تو جريان سرقت ناجوانمردانه اتومبيلم گذاشتم .
اخ ، كه چه حالي داشت وقتي خبرو شنيد .آه سردي كشيد و پيشنهاد داد اصل خبر را براي تير اول آبادان نيوز ارسال كنم . و توي جلسه انجمن لاف زناي آباداني مقيم طهرون پيشنهاد با قید دو فوریت بده كه اون روزو چهارشنبه سيا نام گذاري كنن . دست آخر برا دلجويي از من گفت خودش منو جهت تحويل فوري يك فقره عينك ريبن ثبت نام ميكنه . خدا كنه اين لاف آخريش راست باشه آخه ميخوام دنيارا از پشت عينك ريبن تماشا كنم .
داريوش