خورشید با چشمانی مهربان آخرین نگاهها را سخاوتمندانه نثارمان می کرد . ما بودیم و یادگاران روزهای دلتنگی و جاده ای که شتابزده به انتهای پریشانی می رسید.درآن هنگام نخستین نت موسیقی را به ما هدیه دادی صدای دلنوازش بر اعماق وجودمان راه پیدا کرد .همه پرشانی از وجودمان کوچید . هر آنچه ماند زیبایی در کنار تو بودن را تفسیر می کرد.